به گزارش راهبرد معاصر؛ طی روزهای گذشته اخبار متنوع و متفاوتی در خصوص پیشرفت روند ساخت واکسن کرونا توسط محققان کشورمان و زمان تقریبی استفاده از آن در رسانهها مطرح شده است؛ اخباری که برخی آن را نقطه امیدی برای جامعه نگران ایرانی قلمداد میکنند و برخی دیگر بر بیهوده بودن این عمل و ضرورت تامین این واکسن از سایر کشورها تاکید دارند. اما سوال اینجاست که این موجهای خبری به دنبال تحقق چه اهدافی هستند؟
مینو محرز، عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا و محقق ارشد پروژه ساخت واکسن ایرانی کرونا در گفتگو با خبرگزاری ایسنا با شاره به جزئیات روند ساخت این واکسن عنوان داشت: «اگر خیلی خوشبینانه فکر کنیم، در سال جدید و اواخر بهار میتوانیم این واکسن را داشته باشیم. واکسنهای کرونایی هم که در دنیا آماده شده تا بخواهد به دست ما برسد، زودتر از تیرماه نخواهد بود. انشالله واکسن خومان هم تا همان زمان یعنی تا تیرماه نتیجه خواهد داد». همین سخنان کافی بود تا موافقان و منتقدان به صف شوند.
در حالیکه مسئولان دولتی سعی دارند ساخت این واکسن را از هماکنون موفقیتآمیز بخوانند، اما منتقدان معتقد هستند که با این شتابزدگی آمیخته با چاشنی سیاسیکاری بعید است انتهای این روند به ساخت واکسن منتهی شود. مسئولان وزارت بهداشت و برخی از نمایندگان همچون امیرحسین قاضیزاده، نایبرییس اول مجلس طی چند روز اخیر سعی کردند فضای روانی جامعه را به سمت امیدبخشی در این خصوص هدایت کنند. نماینده مردم مشهد در مجلس در توییتر خود از مذاکره با مسئولان بهداشتی کشور خبر داده و از تولید انبوه واکسن ایرانی کرونا بعد از ایام تعطیلات نوروز سال آینده خبر داد. همچنین کیانوش جهانپور، رییس مرکز اطلاعرسانی وزارت بهداشت نیز سعی دارد با هجمه روانی جریان ضدانقلاب در خصوص ماهیت فناوری واکسن آزمایشی مقابله کند.
از سوی دیگر مسئولان دولتی در یک هفته اخیر با تاکید بر تحریم دارویی آمریکا علیه کشورمان، ساخت چنین واکسنی را یک ضرورت برای آینده سلامت عمومی جامعه عنوان میکنند. از دید آنها، با توجه به شدت تحریمها علیه کشورمان نباید انتظار فروش آن از سوی کشورهای غربی را داشت. وزیر بهداشت، رییس کل بانک مرکزی و سایر مسئولان ذیربط سنگاندازی آمریکا در ماجرای خرید واکسن آنفولانزا را به عنوان نشانه این رویکرد آمریکا دانسته و از همینرو بر ساخت داخلی واکسن کرونا تاکید دارند.
در مقابل اما فعالان دو جریان اصلاحات و حامیان احمدینژاد معتقد هستند که واکسن ساخت داخل هیچ توجیهی ندارد، البته با دو نظر مختلف.
اصلاحطلبان ساخت چنین واکسنی را برای کشور مثبت ارزیابی میکنند ولی معتقد هستند که زمان و هزینهای که برای چنین پروژهای اختصاص خواهد یافت، ممکن است همگی در لحظه آخر بیاثر شده و تنها تشدید ناامیدی در جامعه را سبب شود. عباسعلی توتونچی، از فعالان رسانهای اصلاحطلب در یادداشتی در روزنامه همدلی در این خصوص مینویسد: «در روزهای گذشته از ادبیات مسئولان چنین برداشت میشود که ایران به جای تلاش برای دریافت واکسن خارجی، به تولید واکسن در داخل چشم دوخته است، قطعا در صورت تولید واکسن در داخل هر ایرانی وطندوستی به خود میبالد و مایه مباهات، افتخار و غرور همه ایرانیان خواهد بود، اما چه تضمینی برای کشف نهایی آن، تایید و اثربخش بودن آن وجود دارد؟! آیا عقلانیت حکم میکند وقتی کشورهای معتبر و پیشرفته دنیا اولویت خود را بر خرید واکسن تایید شده قرار دادهاند، ما به عنوان کشوری که در زمره آسیبپذیرترین کشورها در مقابله با ویروس کرونا قرار داریم، به دنبال آزمون و خطا باشیم؟ اگر بر فرض واکسن نمونه تولید داخل به هر دلیلی در اواخر دیماه مورد تایید مراجع نظارتی و قانونی قرار نگرفت، چه کسی پاسخگوی جان هزاران انسان بیگناهی است که در روزهای آینده از میان ما خواهند رفت؟».
رسانههای این جریان همچنین معتقد هستند که به دلیل ناکارآمدی دولت در مبارزه با کرونا، اعتماد عمومی میان مردم و حاکمیت خدشهدار شده و حتی اگر به واکسن داخلی کرونا دست پیدا کنیم، این شکاف بیاعتمادی مانع از استقابل مردم خواهد شد. همشهری آنلاین در این زمینه مصاحبهای را منتشر کرده است که مردم در پاسخ به این سوال که «چه کسی اول واکسن بزند، شما هم اعتماد میکنید؟» پاسخهایی همچون «مردم به کسی اعتماد نمیکنند. هیچ کدوم نمیزنن، منم به کسی اعتماد نمیکنم. اول روحانی بزنه که خیلی حساسه. از روحانی به پایین هر کی زد، مشکل نداره.» میدهند.
در این میان اما رسانههای ضدانقلاب نه در لفافه که آشکارا سعی دارند ساخت واکسن داخلی کرونا را یک بازی فریب از سوی حاکمیت بخوانند. این رسانهها از سویی با «چینی» یا «روسی» خواندن واکسن آزمایشی ساخت شرکتهای داخلی سعی دارند چنین به جامعه ایرانی القا کنند که تمام ادعاها درباره پیشرفت محققان داخلی دروغ بوده و در نهایت واکسنهای بیکیفیت خارجی نصیب شما خواهد شد!
از سوی دیگر نیز این رسانهها با تاکید بر اینکه تحریم دارویی علیه کشورمان تنها یک ادعای سیاسی است، حاکمیت را به فریب مردم متهم میکنند. از دید این رسانههای ضدانقلاب، جمهوری اسلامی برای سوءاستفاده سیاسی از دروغ تحریم دارویی برای مقابله با آمریکا، دست به انتشار چنین دروغی زده و در واقع خود مسئولان تمایلی به هزینهکرد برای سلامت عمومی نیستند!
برخی از این رسانهها معتقد هستند که به دلیل شکاف گسترده میان مسئولان و مردم و در نتیجه افزایش بیاعتمادی به حاکمیت، بعید است که واکسیناسیون سراسری در ایران عملی شود. یکی از رسانههای وابسته به رژیم صهیونیستی در این زمینه چنین مینویسد: «بیاعتمادی در ایران یک بحران ریشهدار و سیستماتیک و فراگیر است. به دولت و سیاستمداران که میرسد یک بیماری سرطانگونه و مهلک است. در ایران میشود گفت مردم تقریبا به سیستم دولتی اعتمادی ندارد مگر اینکه خلافش ثابت شود. این ادعا هر از گاهی در نظرسنجیها هم اثبات میشود اما بعید است که چندان مورد نزاع باشد. در ایران سیاستمداری را نمیتوان یافت که جلوی دروبین یک رسانه برود و با تزریق واکسن بتواند اعتماد مردم را جلب کند. با فرض محال که سیاستمداری هم مورد اعتماد پیدا شود، کسی به آنچه که به او تزریق میشود اعتماد نخواهد کرد. حتی اگر این دو را هم بتوان تامین کرد، دوربین و رسانهی قابل اعتمادی که بتواند این ماجرا را گزارش کند وجود ندارد»
اما چرا برخی جریانهای داخلی و جریان ضدانقلاب سعی دارند ساخت واکسن داخلی کرونا را یک امر غیرقابل تحققآمیز و واکسیناسیون سراسری را نیز غیرممکن بخوانند؛ همان رسانههایی که خبر خرید مقادیر بسیار کم از واکسن ساخت چین توسط برخی کشورهای منطقهای را به یک چماق اجتماعی تبدیل کرده و بر سر ایرانیان میکوبند و در مقابل احتمال خرید همان واکسن از سوی ایران را خیانت حاکمیت به مردم میخوانند!
از دید جریان ضدانقلاب، تشدید وخامت اوضاع اقتصادی و معیشتی بخش بزرگی از جامعه که مورد تایید آمار رسمی نیز است، یکی از نتایج ملموس شیوع کرونا در کشورمان بوده است. بنابراین اگر جمهوری اسلامی به هر دلیلی نتواند این بحران را مدیریت کند، با ادامهدار شدن آن باید امید داشت تا مردم اعتراضات سراسری را کلید بزنند. براساس همین تحلیل است که این رسانهها از سویی مردم را به عدم اطمینان به واکسن داخلی تشویق میکنند و از سوی دیگر به دنبال جلوگیری از فروش واکسن کرونا به کشورمان هستند.
باید گفت که کرونا برای اپوزیسیون و ضدانقلاب یک فرصت طلایی برای تشدید نارضایتی عمومی است که اگر بتوان آنرا ادامه بخشید و افکار عمومی را بر علیه حاکمیت تحریک کرد، امیدها برای یک اعتراض سراسری دوباره زنده خواهد شد؛ به همین دلیل تشویش افکار عمومی برای شکست واکسیناسیون سراسری و ادامه وخامت اوضاع کرونایی در دستور کار این جریانها قرار گرفته است.